مدیریت سرمایه چیست؟
مدیریت سرمایه چیست؟
مدیریت سرمایه روش واقعی تعیین حجم سفارش در شرایط خاص را توضیح میدهد. مدیریت سرمایه همانند پیچی است که یک معاملهگر میتواند جهت سازگاری با اهداف مدیریت ریسک، از آن استفاده کند و سطح ریسک را کاهش دهد و رشد سرمایه را بهینه سازی نماید.
ریسک را چطور می توان کنترل کرد؟
● برای این کار روش های مختلفی وجود دارد و مشاوران مالی هرکدام از زاویه ای آن را بررسی کردند. مثلا برخی متخصصین مالی توصیه می کنند تک سهم نخرید و سبدی از سهام داشته باشید. اینطوری اگر جایی شکست خوردید جای دیگر پیروز می شوید و … .
● برخی دیگر می گویند باید به متخصصین مالی در شرکت های مشاور سرمایه گذاری و صندوق های سهام رجوع کرد.
نسخه عامیانه که می توان برای کنترل ریسک پیچید این است که حجم و مقداری از پول خود را سهام بخرید که هر روز مجبور نباشید آنرا چک کنید و به قول معروف فنجان چایی در دستان شما نلرزد و ضرر احتمالی روان و زندگی شما را فلج نکند.
چند توصیه نهایی:
● تا شش ماه فقط به بقا فکر کنید. اگر شش ماه دوام بیاورید، آرام آرام اوضاع بهتر می شود. می دانم برای شروع محاسبه و فهم ریسک دشوار است برای همین پیشنهاد می کنم سهمی که می خرید بین ٨٠ شرکت برتر بازار از نظر “نقد شوندگی” و “سایز” باشد.
● توصیه می کنم به سود شرکت ها توجه کنید. داستان هایی که قرار است فلان شرکت زمین بخرد و فلان شود و بهمان شود را فعلا کنار بگذارید. سود شرکت ها را با سود بانکی مقایسه کنید. بازده مورد انتظارتان را فضایی انتخاب نکنید. از خرید سهامی که سال گذشته زیان کرده اند یا سود کمی داشته اند فعلا پرهیز کنید.
● فریب کانال ها و داستان سرایی های مجازی را نخورید. حساب خیلی از افرادی که پشت این کانال ها نشسته اند، میلیون ها تومان منفی است.
● مطالعه کنید. فکر کنید. برای خودتان بنویسید. سعی کنید هر روز درس های تازه بیاموزید.
● بازار سرمایه جای مناسبی برای هیجان طلبی نیست. اگر برای تخلیه هیجان به کازینو های کشورهای اطراف بروید موفق تر خواهید بود تا اینکه چشم بسته خرید و فروش سهام کنید.
● باز هم می گویم. هدف اصلی تان باید بقا باشد، هر روز، قبل از هر معامله به خودتان بگویید: باید در بازار باقی بمانم و از خرید سهامی که این بقا را به به خطر می اندازد به شدت دوری کنید
● قبل از ورود به معامله ضرر احتمالی را بسنجید و برای آن برنامه ریزی داشته باشید و به حد ضرری که مشخص می کنید پای بند باشید. گرچه در بورس تهران به خاطر تشکیل صف های فروش عملا نمی توان حد ضرر قائل شد ولی با این حال پیش بینی های لازم را داشته باشید.
میانگین رو به بالا (Averaging up)
میانگین رو به بالا، احتمال پوزیشن بُرد را بالا میبرد یا معامله مورد نظر را ارزیابی میکند، بدین معنی زمانی یک معامله به سود منتج میشود که معاملهگر قراردادهای بیشتری را جهت پوریشن موجود در نظر بگیرد.
میانگین ارزش (Cost Averaging)
این روش اغلب به عنوان «افزودن به پوزیشنهای متضرر» نامیده میشود و در میان معاملهگران بسیار بحث برانگیز است. این روش برخلاف میانگین رو به بالا است زیرا زمانی که معاملات شما برخلاف شما حرکت میکند، شما یک سفارش جدیدی باز خواهید کرد تا حجم معامله خود را افزایش دهید.
مارتینگل (Martingale)
رویکرد حجم پوزیشن مارتینگل به اندازه روش میانگین ارزش، بحثبرانگیز است. اساسا پس از ضرر کردن در معامله، معاملهگر حجم پوزیشن معاملاتی خود را دو برابر میکند، فورا و به طور بالقوه ضررهای قبلی با اولین سود جبران میشود.
آنتی مارتینگل Anti-Martingale
آنتی مارتینگل خطرات روش مارتینگل را از بین میبرد. برخلاف سیستم مارتینگل، زمانی که معاملهگر متضرر میشود، حجم حساب را دو برابر نمیکند اما به همان پوزیشن میچسبد که به زودی این ضرر مرتفع نمیگردد. از سوی دیگر هنگامی که یک معاملهگر به سود دست مییابد، حجم موجودی معاملاتی را دو برابر میکند و با دو برابر ریسک نیز مواجه میشود. پشت این رویکرد، چنین تفکری وجود دارد که بعد از برنده شدن در یک معامله، شما با «پول آزاد» شروع به معامله میکنید.
نسبت ثابت (Fixed Ratio)
رویکرد نسبت ثابت براساس فاکتور سود یک معاملهگر است. بنابراین، یک معاملهگر باید میزان سود را تعیین کند تا به او امکان افزایش حجم پوزیشن معاملاتی را بدهد (افزایش حجم پوزیشن به عنوان دلتا نیز معروف است).
معیار کِلی ( Kellys Criterion):
هدف از معیار کِلی این است که سود ترکیبی را به حداکثر برساند که میتواند با سرمایه گذاری مجدد سود حاصل شود و معیار کِلی با استفاده از وینرِیت و لوسرِیت جهت تعیین حجم پوزیشن مطلوب به کار رفته است و فرمول آن به شرح زیر است:
دیدگاهتان را بنویسید